دكتر تري هاپكينسون، مدرس دانشكده باستانشناسي و تاريخ باستاني دانشگاه لستر ميگويد: انسانهاي نئاندرتال از تصوير كليشهاي كه در ذهن همه ما هست فاصله زيادي داشته و نه تنها كودن نبوده بلكه انسانهاي خلاق و نوآوري بودهاند.نئاندرتالها گونه خواهري انسانهاي هوشمند يا همان گونه انسانهاي امروزي بوده كه در اروپا و اواسط دوره پالئوليتيك يا همان دوره پارينه سنگي كه حدود 300 هزار سال قبل آغاز شد، ميزيستهاند.بسياري بر اين باورند كه در اين دوران به لحاظ فرهنگي و تكاملي شاهد رويداد قابل توجه و خاصي نبودهايم. در حال حاضر دكتر هاپكينسون اين موضوع را به چالش كشيده و نشان داده اين موضوع با يافتههاي باستانشناسي او تناسب و تطابق چنداني ندارد.او معتقد است نئاندرتالهاي اوليه، فناوريهاي توليد ابزارهاي سنگي جديد را ابداع كرده و پس از آن هم با چالشهاي زيست محيطي كه باعث از بين رفتن اجداد آنها يعني انسان هايدلبرگي شد، مواجه بودهاند. تمركز نظريههاي متعارف كنوني بيشتر روي نوآوريهاي ابزارهاي پس از آن دوره، يعني حدود 40 هزار سال پيش است كه در نهايت به دورهاي رسيد كه انسانهاي مدرن امروزي جايگزين نئاندرتالها شدند.در رابطه با اين موضوع كه ذهن انسانهاي مدرن امروزي همانند سوئيچي بود كه حدود 50 هزار سال قبل در آفريقا فعال شد، اتفاق نظر وجود دارد. بسياري از صفات مدرن امروزي مانند استفاده از سنگ آسياب يا بازي شكار بزرگ حدود 300 هزار سال قبل در آفريقا شروع شد.اين امر در اروپا و در مورد نئاندرتالها هم اتفاق افتاد و تجمع تدريجي فناوري كمكم آغاز شد. نئاندرتالها نهتنها فناوريهاي قديمي ابزار سنگي براي ايجاد روشهاي جديد استفاده از ابزار را به شكلي خلاقانه با هم تركيب كردند، بلكه از غرب اروپا به نواحي مركزي و شرقي اروپا، مكاني كه اجداد آنها قادر به سكونت در آنجا نبودند، مهاجرت كردند.گسترش نئاندرتالها به سمت شرق اروپا نشان ميدهد آنها قادر به كنترل زندگي خود و زمينهاي تحت تملكشان در محيطي بشدت فصلي بودهاند.تاكنون تصور عمومي بر اين بود كه نئاندرتالها فاقد قدرت نوآوري و خلاقيت كه معمولا به انسانهاي انديشهورز امروزي نسبت داده ميشود، بودهاند. با توجه به شواهدي كه مبني بر خلاقيت نئاندرتالها كشف شده بسيار سخت است آنها را از مفهوم بشريت مستثنا كرد و به دور دانست.
.: Weblog Themes By Pichak :.